کد مطلب:18881
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:5
منظور از «آزادي» در اسلام و راه حصول آن، چيست؟
رسول خدا(ص) در آخرين جمعه ماه شعبان خطبهاي ايراد فرمودند كه «يا أَيُّها النّاس إِنَّ أَنفسكم مَرهونةٌ بِأَعمالكم فَفُكّوها بِاستغفارِكم» (الأمالي و المجالس صدوق/85، مجلس20، ح4) مردم شما آزاد نيستيد؛ در قفس هستيد. و نميدانيد كه در قفس هستيد. گناهانتان شما را در قفس زنداني كرده است. در ماه مبارك رمضان با استغفار، خود را آزاد كنيد. انسان گناهكار بدهكار است و بدهكار بايد گرو بسپرد. اينجا خانه و زمين را به عنوان گرو قبول نميكنند؛ بلكه جان را به گرو ميگيرند. آنكه ميگويد من هر چه بخواهم ميكنم، هر جا بخواهم ميروم و هر چه بخواهم ميگويم، او اسير است، آزاد نيست. گرفتار هوس و آز، برده است نه آزاد.
هيچ ارزشي در اسلام به اندازه ارزش آزادي نيست. علي(ع) ميفرمايد «مَن تَرك الشَهوات كان حُرّاً» (بحار74/239) [آزاد كسي است كه شهوتها را ترك كند.] معصومين(ع) در بسياري از كلمات به ما آموختند كه آزاد بشويد. آزاد شدن از دشمن بيروني چندان مهم نيست. آزاد شدن از دشمن دروني مهم است.
راه تشخيص بنده بودن يا آزاد بودن اين است كه اگر به دلخواه خود عمل ميكنيم معلوم ميشود در قفس آز و طمع زنداني هستيم؛ و اگر به خواسته خداي سبحان عمل كنيم، آزاد هستيم. انسان آزاد به غير خدا نميانديشد.
راه آزادي، استغفار و طلب آمرزش است. از اين رو گفتهاند در شبانه روز چندين بار بگوييد «استغفر الله ربي و أتوب إليه». (بحار 17/44) در نماز و غيرنماز براي خود و ديگران طلب آمرزش كنيد، نه براي رهايي از آتش و نه براي رفتن به بهشت و متنعم شدن در آن بلكه بايد هدف بالاتر از اين مسائل باشد.
انقلاب اسلامي، هم براي آزادي بود؛ اما نه آزادي از بندگي خدا. انقلاب براي اين بود كه ما بنده خدا شويم و لاغير. دين را از حكومت ديگران نجات دهيم تا فقط در اختيار خداوند باشد.
امير مؤمنان(ع) در نامهاي به مالك اشتر ميفرمايد «إِنّ هذا الّدِين كان أَسيراً في أَيدي الأَشرار، يَعمل فيه بِالهَوي و يطلب بِه الدنيا» (نهج البلاغه، نامه53) [اين دين اسير دشمنان بود، به ميل خود عمل كرده و دنياطلبي مينمودند].
كساني كه در دنيا شكست ميخورند گرفتار اسارت نفس هستند. هم ميل به ماندن در دنيا دارند و هم از رها شدن ميترسند. اسلام اين دو اصل را محكوم، و دو اصل ديگري جايگزين آن كرده است يكي اينكه به طبيعت دلْ نبنديد، ديگر آنكه از ماوراي طبيعت نترسيد.
علي(ع) فرمود «أَلا حرٌّ يَدَعُ هذه اللُّماظة لِأهلها» (نهج البلاغه، حكمت456) [آيا انسان آزادهاي پيدا ميشود كه اين مانده لاي دندان نسل گذشته را ترك كند]؟ آنچه فعلاً به نام دنيا است مانند مقام، مسكن، زمين و يا ثروت و ... از آنها نسل قبل، استفاده كرده و لاي دندانش مانده و امروز به شما رسيده است. آنچه فعلاً در روي زمين است، همه اين مقامها، ثروتها، اوهام و خيالها، تهمانده و لُماظهاي است كه انسان آزاده بايد آن را رها كند.
در قرآن كريم ميفرمايد «كُلُ امرءٍ بِما كَسب رَهين» طور/21 يا «كُلّ نَفس بِما كَسبت رَهينة» [همه در گرو عمل خويش هستند.] فقط يك عده آزادند «إلّا أصحاب اليمين» مدّثر/38-39. اصحاب يمين افرادي هستند كه، مصاحب با ميمنت و همنشين با يُمن و بركتند. چيزي جز بركت از آنها انتظار نميرود. و آنها هم كاري جز يُمن و بركت ندارند. اين بهترين نعمت است كه خداوند سبحان ما را به تحصيل آن فرا ميخواند.
بهترين راه براي آزاد شدن پيبردن به حكمتهاي عبادات است.
آية الله جوادي آملي
حكمت عبادات
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.